یادگیری اصطلاحات عامیانه انگلیسی

 

 
 

اصطلاحات عامیانه انگلیسی (Idioms) عبارت هایی هستن که اگه بخوایم اونها رو کلمه به کلمه معنی کنیم، درک درستی از اون عبارت یا جمله پیدا نمیکنیم و عموماً باید معنی اونها رو به خاطر بسپاریم. این جملات و عبارات در مکالمات روزمره زبان انگلیسی و فیلم ها کاربرد خیلی زیادی دارن و یادگیری اونها خالی از لطف نیست. تو این مطلب  اصطلاحات عامیانه پرکاربرد در مکالمه انگلیسی رو بررسی میکنیم.

 

اصطلاحات عامیانه انگلیسی همراه با معنی و مثال

 

معنی اصطلاح Your fly is open

زیپ شلوارت بازه

 

1. Your fly is open.

Meaning: When your zipper of your pants is open.

1. معنی Your fly is open: زیپ شلوارت بازه.

این اصطلاح یعنی زیپت پایینه، یا زیپت بازه. البته حدوداً 20-30 تا اصطلاح مشابه برای این گفتن این جمله داریم.

معنی Get on someone’s nerves

تو مخِ کسی رفتن

2. Get on someone’s nerves.

Meaning: To annoy someone a lot.

2. معنی Get on someone’s nerves: تو مخِ یکی رفتن.

اصطلاح «گِت آن … نِروز» یعنی اعصاب یکی رو‌خط خطی کردن یا تو مخ رفتن.

مثال:

Stop whining! You’re getting on my nerves.

انقد غر و ناله نکن! داری میری تو مخم.

معنی Your guess is as good as mine

فهمیدی به منم بگو

3. Your guess is as good as mine.

Meaning: Something you say when you do not know the answer to a question.

3. معنی Your guess is as good as mine: فهمیدی به منم بگو.

اصطلاح «یور گِس ایز اَز گود اَز ماین» یعنی اگه تو میدونی منم میدونم، یا بطور عامیانه تر اگه فهمیدی به منم بگو.

مثال:

What’s he doing?

Your guess is as good as mine!

طرف داره چی کار میکنه؟

نمیدونم والا. فهمیدی به منم بگو!

معنی The middle of nowhere

نا کجا آباد

4. The middle of nowhere.

Meaning: A remote and isolated place.

4. معنی The middle of nowhere: یک جای پرت، نا کجا آباد.

اصطلاح «میدل آو نو وِر» یعنی یک جای‌ دور افتاده و پرت و پلا.

مثال:

He lives in a tiny house in the middle of nowhere.

اون تو یک خونه فسقلی تو یک جای دور افتاده و پرت زندگی میکنه.

معنی Full of yourself

از خود راضی

 

5. Full of yourself.

Meaning: To think that you are very important in a way that annoys other people.

 

5. معنی Full of yourself: افاده ای، از خود راضی.

اصطلاح «فول آو یورسِلف» بارِ منفی داره، یعنی خیلی خودتو تحویل میگیری، فکر کردی چه خبره بابا! در مورد اشخاص دیگه هم میشه ازش استفاده کرد.

مثال:

I doubt he even thought about what you might need, he’s so full of himself.

شک دارم طرف حتی به خواسته تو فکر کرده باشه، یارو خیلی از خود راضیه، فکر کرده چه خبره!

صطلاحات عامیانه انگلیسی همراه با معنی و مثال

 

معنی Jump through hoops

از هفت خوان رستم گذشتن

1. Jump through hoops.

Meaning: To have to do a lot of things that seem difficult or unnecessary in order to achieve something.

1. معنی Jump through hoops: از هفت خوان رستم گذشتن.

اصطلاح «جامپ ثرو هوپز» یعنی کلی کار سخت و غیر ضروری کردن برای دستیابی به چیزی، یا همون از هفت خوان رستم گذشتن خودمون. خود اصطلاحم یعنی از حلقه پریدن، مثل کاری که مثلاً شیرها در سیرک انجام میدن میکنن.

مثال:

We had to jump through hoops to get my Dad admitted to hospital.

برای بستری کردن بابام تو بیمارستان باید از هفت خوان رستم میگذشتیم.

معنی Sit tight

تکون نخور

2. Sit tight.

Meaning: To stay where you are.

2. معنی Sit tight: سر جات بمون، تکون نخور، صبر کن.

اصطلاح «سیت تایت» یعنی سر جات بشین، تکون نخور، یا صبر کن، خیلی هم تو مکالمه استفاده میشه.

مثال:

You’d better sit tight and I’ll call the doctor.

تو‌ تکون نخور از جات منم زنگ میزنم‌ به دکتر.

معنی Junk food

هله هوله

3. Junk food.

Meaning: Food that is unhealthy but is quick and easy to eat.

3. معنی Junk food: هله هوله، مواد غذایی کم ارزش مثل فست فود.

اصطلاح «جانک فود» یعنی غذاها و اسنک های به درد نخوری که معمولاً تو فست فودها میخوریم، یک جورایی میشه غذای آشغال.

مثال:

He eats a lot of junk food and doesn’t get enough exercise.

اون خیلی هله هوله میخوره و به اندازه کافی هم ورزش نمیکنه.

معنی Zip it up

ساکت شو

4. Zip it up.

Meaning: An informal way to tell someone to be quiet.

4. معنی Zip it up: ساکت شو، دهنتو ببند.

اصطلاح عامیانه «زیپ اِت آپ» یعنی زیپ دهنتو ببند، یک جورایی حالت بی احترامی داره.

مثال:

Just zip it up! I’m tired of listening to you complain.

فقط دهنتو ببند! خسته شدم انقدر به ناله و شکایت هات گوش کردم.

معنی Have one foot in the grave

یک پاش لب گوره

5. Have one foot in the grave.

Meaning: To be very old and close to death.

 

5. معنی Have one foot in the grave: یک پاش لب گوره.

اصطلاح عامیانه و همراه با طنز «هَو وان فوت این دِ گرِیو» رو‌ وقتی استفاده میکنیم که بخوایم بگیم یکی خیلی پیره و به اصطلاح خودمون یک پاش لب گوره. البته در مورد اشیا هم‌ میتونیم به کار ببریمش.

مثال:

Looks like I need to buy a new cellphone. This one has one foot in the grave.

مثل اینکه باید یک گوشی جدید بخرم. این دیگه یک پاش لب گوره.

1. To dump (someone).

Meaning: To suddenly end a romantic relationship.

معنی: با یکی بهم زدن.

اصطلاح «دامپ» یعنی با دوست دختر یا دوست پسرتون یا هرکی که باهاش رابطه احساسی دارین بهم بزنین و بپیچونینش.

مثال:

If he’s so awful, why don’t you just dump him?

اگه پسره انقد داغونه چرا باهاش بهم‌نمیزنی؟

2. Forty winks.

Meaning: A short sleep during the day.

معنی: یه چُرت کوتاه.

اصطلاح «فورتی وینکز» یعنی یه خواب کوتاه طی روز یا همون چُرتِ خودمون.

مثال:

Sina usually has forty winks going home on the subway.

سینا معمولاً تو مترو‌وقتی داره میره خونه چرت میزنه.

3. Funny farm.

Meaning: Psychiatric hospital – where you go if you do something crazy.

معنی: دیوونه خونه.

اصطلاح عامیانه «فانی فارم» یعنی بیمارستان روانی، جایی که اگه کارای عجیب بکنین میبرنتون.

مثال:

If things get much worse, they’ll be taking me off to the funny farm.

اگه اوضاع از این بدتر شه، میگیرن میبرنم دیوونه خونه.

4. Crack (someone) up.

Meaning: To suddenly laugh a lot, or to make someone suddenly laugh a lot.

معنی: از خنده ترکیدن.

اصطلاح «کرَک آپ» یعنی یهویی خیلی خندیدن یا کسی رو خیلی خندوندن، این اصطلاح مودبانه نیست، یعنی به کسی که باهاش صمیمی نیستیم نمیگیم معمولاً.

مثال:

We all cracked up at Mina’s joke.

همه مون از جوکِ مینا ترکیدیم از خنده.

5. Back to square one.

Meaning: Having to start all over again – back to the beginning.

معنی: برگشتن سرِ خونه اول.

اصطلاح «بَک تو اسکو اِر وان» یعنی همون برگشتن سرِ خونه اول یا از اول شروع کردنِ خودمون.

مثال:

If they do not accept our proposal, we will be back to square one.

1. Cram.

Meaning: To try to learn a lot very quickly before an exam.

معنی: خر خونی کردن.

فعل «کرَم» یعنی شب امتحان کلی درس خوندن یا همون خرخونی کردن خودمون.

مثال:

She is cramming for her history exam.

اون داره واسه امتحانِ تاریخش خرخونی میکنه.

2. Heart in your mouth.

Meaning: Extremely frightened or anxious.

معنی: قلبت از ترس اومد تو دهنت.

اصطلاح «هارت این یور مَوث» یعنی وقتی که خیلی وحشت زده یا مضطرب میشین یا به قول خودمون قلبتون میاد تو دهنتون.

مثال:

My heart was in my mouth when I walked into her office.

وقتی میخواستم برم تو دفترش قلبم تو‌ دهنم‌ بود.

3. Cat got your tongue?

Meaning: Something you say to someone when you are annoyed because they will not speak.

معنی: زبونتو موش خورده؟

اصطلاح «کت گات یور تانگ؟» رو وقتی استفاده میکنیم که یکی ساکت شده و هیچی نمیگه، که تو فارسی میگیم زبونتو موش خورده؟

مثال:

What’s the matter? Has the cat got your tongue?

داستان چیه؟ زبونتو‌ موش‌ خورده؟

4. Going Dutch.

Meaning: When each person pays for his/her own meal.

معنی: دَنگی دونگی.

اگه یه روز کسی بهتون اصطلاح «گو اینگ داچ» رو گفت فکر نکنین منظورش اینه که با هم برید هلند، معنی این اصطلاح پرکاربرد همون دَنگی دونگی خودمونه و باید کلی خوشحال شین که مجبور نیستین پول غذای دوستتون رو حساب کنید.

مثال:

I actually prefer going Dutch because I don’t want to feel indebt to anyone.

من دونگی حساب کردنو ترجیح میدم چون نمیخوام احساس کنم به کسی بدهکارم.

5. Burn your bridges.

Meaning: To destroy all possible ways of going back to a situation.

معنی: خراب کردن پلهای پشت سرتون.

اصطلاح «بِرن یور بریجِز» رو‌تو فارسی هم داریم، خیلی جالبه که نوع فکر‌ کردنه آدمها فارغ از زبانشون شبیه همه.

مثال:

If you insult the boss when you leave, you’ll be burning your bridges and you’ll never be able to go back to work there again.

اگه موقع رفتن از سر کار (استعفا دادن) به رئیس توهین کنی، پلهای پشت سرتو‌ خراب میکنیو دیگه هیچوقت نمیتونی برگردی اونجا کار کنی.

1. Out of the blue.

Meaning: Very suddenly and unexpectedly.

معنی: یهویی، یه دفعه ای.

اصطلاح «اَوت آو دِ بلو» یعنی یهویی یا یه دفعه ای.

مثال:

My old roommate called me out of the blue.

هم اتاقی قدیمیم یهویی بهم‌ زنگ زد (بدون اینکه انتظارشو‌ داشته باشم).

2. Beat it!

Meaning: Used for telling someone to go away, especially when you are angry with them.

معنی: از جلوی چشمم دور شو، گمشو!

اصطلاح عامیانه «بیت اِت» وقتی استفاده میشه که از دست کسی ناراحتین و نمیخواین ریختشو ببینین!

مثال:

You are not wanted here, so beat it!

نمیخوام اینجا باشی پس از جلوی چشمم دور شو!

3. Party pooper.

Meaning: A person who spoils other people’s fun by failing to join in with or by disapproving of their activities.

معنی: آدم ضد حال.

سعی کنین هیچوقت آدمِ «پارتی پوپِر» ی‌ نباشین تا همه جا دعوتتون کنن!

مثال:

He is a party pooper so we never invite him to our parties.

اون آدمِ ضدِ حالیه واسه همین هیچوقت مهمونیامون دعوتش نمیکنیم.

4. Flesh and blood.

Meaning: Someone from your family.

معنی: هم خون، یکی از اعضای خانواده.

این‌ اصطلاح رو تو‌ فارسی هم‌ داریم، مثلاً میگیم داداشم از گوشت و خونِ خودمه، یا هم خونمه.

مثال:

I was surprised at how much I cared for this girl who wasn’t even my flesh and blood.

تعجب میکنم چرا دختره انقدر برام‌ مهم بود، با اینکه حتی از گوشت و‌ خونِ خودم (یعنی یکی از اعضای خانوادم) نبود.

5. Big cheese.

Meaning: An important, successful, or influential person.

معنی: کسی که مهم و موفق باشه یا قدرت نفوذ داشته باشه.

اصطلاح «بیگ چیز» رو اگه همینجوری معنی کنیم میشه پنیر بزرگ!! ولی در واقع این اصطلاح یعنی کسی که خرش میره و آدمِ مهمیه.

مثال:

I’m the big cheese around here, so you have to do what I say.

من اینجا آدم مهمی هستم و خرم میره، پس باید به‌ حرف من گوش کنی.

1. Peace out!

Meaning: Goodbye.

معنی: خداحافظ، بدرود.

اصطلاح «پیس اَوت» یعنی من رفتم، خدافظ!

مثال:

I’m leaving guys. Peace out!

من دارم میرم بچه ها. خدافظ!

2. Two-time someone.

Meaning: To be unfaithful to someone.

معنی: به کسی خیانت کردن.

این اصطلاح وقتی استفاده میشه که میخوایم بگیم یه نفر تو رابطه اش به کسی خیانت کرده.

مثال:

I ended the relationship when I found out he was two-timing me.

وقتی فهمیدم داره به من خیانت میکنه رابطه مو باهاش تموم کردم.

3. Get cracking.

Meaning: To start doing something quickly.

معنی: به سرعت شروع به انجام کاری کردن.

این اصطلاح مثل‌ همون «بُدو» یا «زود باش» خودمون تو‌ زبان فارسیِ.

مثال:

Get cracking, or we’ll miss the train.

بجنب، اگرنه از قطار جا میمونیم.

4. Downer.

Meaning: An event or experience that makes you unhappy.

معنی: ضدِ حال.

این اصطلاح رو میشه به زبان عامیانه به «ضدِ حال» خودمون شبیه دونست.

مثال:

You lost your job? That’s a real downer!

کارتو از دست دادی؟ چه ضدِ حالی!

5. Brain dead.

Meaning: Not using or showing intelligence; extremely stupid.

معنی: احمق، کسی که از عقلش استفاده نمیکنه.

این اصطلاح معمولاً وقتی استفاده میشه که میخواین به یک نفر بگین خنگه و از مغزش استفاده نمیکنه.

مثال:

You would have to be brain-dead not to see this problem.

تو باید خیلی خنگ باشی که متوجه این مشکل نشی.

تماس با ما

خیابان آزادی - میدان استاد معین - خیابان 21 متری جی کمی بعد از کوچه شهید هاشمی نیا نرسیده به چهار راه طوس بن بست منصور پلاک 1 واحد 2

تلفن : 66061948

همراه : 09121045868

این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید