اصطلاحات انگلیسی تصویری

 

ضرب المثل انگلیسی

ضرب المثل انگلیسی

 

ضرب المثل انگلیسی

EN_34


 


 

فیلتر

لEN_32


EN_33


EN_35

EN_30


EN_26


EN_27


EN_28


EN_29

 

1


2


3


4


5

آموزش تصویری اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی آموزش تصویری اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی آموزش تصویری اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی آموزش تصویری اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی آموزش تصویری اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی


 


آموزش تصویری اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی


آموزش تصویری اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی


 

1


2


2


4


5

آموزش تصویری اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی

 

آموزش تصویری انگلیسی 2


آموزش تصویری انگلیسی3


آموزش تصویری انگلیسی4


آموزش تصویری انگلیسی5


آموزش تصویری انگلیسی 1

اصطلاحات انگلیسی1


اصطلاحات انگلیسی2


اصطلاحات انگلیسی3


اصطلاحات انگلیسی4


اصطلاحات انگلیسی5

 

آموزش تصویری اصطلاحات انگلیسی


آموزش تصویری اصطلاحات انگلیسی 6


آموزش تصویری اصطلاحات انگلیسی 5


آموزش تصویری اصطلاحات انگلیسی 2


آموزش تصویری اصطلاحات انگلیسی 3

FryingPan

Jump out of the frying pan and into the fire

معادل فارسی: از چاله درآمدن و در چاه افتادن

- I know that you thought this part of the program was difficult, but wait until you sea the next part. You're jumping out of the frying pan and into the fire.

- من می دانم که شما فکر می کنید این بخش از برنامه مشکل بود، اما صبر کنید تا بخش بعدی را ببینید. شما دارید از چاله در می آیید و در چاه می افتید.

.


.

انگلیسی

(A) piece of cake

معادل فارسی: مثل آب خوردن

- I really prepared for that exam. It should be a piece of cake.

- من واقعاً خودم را برای امتحان آماده کرده ام. باید مثل آب خوردن باشد.

.


 

سیلی

A Slap in the face

معادل فارسی: تو دهنی

- It was a slap in the face to be the only one not invited to the party.

- اینکه تنها کسی بود که به میهمانی دعوت نشده بود (برای او) مثل یک تو دهنی بود.

.


.

feel

Feel like (doing something)

معنی فارسی: خواستن

- I don't want to stay home again tonight, I feel like doing something.

- من نمی‌خوام امشب دوباره خونه بمونم، من می‌خوام یه کاری بکنم.

 

Be in the same boat

Be in the same boat

توضیح فارسی: در شرایط مشابهی بودن (از لحاظ سختی)

She and her classmates all have to prepare for an exam this week. They're all in the same boat.

او و همه همکلاسیهایش مجبور هستند خودشان را برای یک امتحان در این هفته آماده کنند. همه آنها همین وضع را دارند.


 

Don't count your chickens

Don't count your chickens (until they've hatched)

معادل فارسی: جوجه را آخر پاییز می شمارند.

- Next Friday I will finally be able to pay you back that money I owe you.

- I won't  count my chickens until they have hatched.

- جمعه آینده بالاخره می توانم آن پولی که به تو بدهکار هستم را پس بدهم.

- جوجه را آخر پاییز می شمارند (بعداً معلوم می شود).


 

Drive somebody up the wall

Drive somebody up the wall

معنی: کسی را عصبانی کردن

- That noise is driving me up the wall.

- آن صدا دارد من را عصبانی می کند.
 

- The news will drive him up the wall.

- آن خبر او را عصبانی خواهد کرد.


 

Keep something under your hat

Keep something under your hat

معنی: چیزی را از دیگران مخفی نگه داشتن، تو دل خود نگه داشتن

- You should keep the news under your hat.

- تو باید این خبر را از بقیه مخفی نگه داری.


 

Rain cats and dogs

Rain cats and dogs

معنی: سخت و شدید باریدن

- It's raining cats and dogs today! I wish I'd brought my umbrella to school!

- امروز دارد باران خیلی شدیدی می بارد. ای کاش چترم را به مدرسه می آوردم.

 


Holy cow!

Holy cow!

توضیح: از این اصطلاح بیشتر برای بیان احساساتی مانند غافلگیری یا عصبانیت استفاده می‌شود. این اصطلاح میان نوجوانان بسیار شایع است.

 

"Holy Cow!" she said as she saw his car after the horrible accident.

او وقتی ماشینش را پس از آن تصادف وحشتناک دید گفت: «خدای من!»
 

Holy cow! How did she do that?

خدای من! او چطور این کار را کرد؟


 

Give Somebody a Cold Shoulder

Give Somebody a Cold Shoulder

معنی: به سردی با کسی رفتار کردن،  به کسی کم محلی کردن

What have I done to him? He gave me the cold shoulder the whole evening at the party.
 

مگر من با او چکار کرده‌ام؟ او در مهمانی تمام بعد از ظهر را به من کم محلی کرد.


 

Get the Axe

Get the Axe

معنی: اخراج شدن

Senior staff are more likely to get the axe because the company can't afford their high salaries.

احتمال اینکه کارکنان ارشد اخراج شوند بیشتر است، زیرا شرکت نمی‌تواند از عهده حقوق بالای آنها بر بیاید.


 

 Have a Bone to Pick with Someone

Have a Bone to Pick with Someone

معنی: از کسی گله کردن، به کسی گیر دادن

I have a bone to pick with you. Did you eat that chocolate I was saving for my tea?
 

من می‌خواهم از تو گله کنم. تو آن شکلاتی را که برای چای‌ام نگه داشته بودم خوردی؟


 

When pigs can fly

When pigs can fly

معنی: به همین خیال باش، وقت گل نی

- I'm going to buy a big car by the end of the year.

- Yes, when pigs can fly!

- میخواهم تا آخر سال یک ماشین بزرگ بخرم.

- به همین خیال باش!

ضرب المثل انگلیسی