صفات در انگلیسی

 

 

نقش صفات در انگلیسی این است که اسامی (شخص، مکان، شیء…) را توصیف می کنند:

big house

یک خانه بزرگ

در عبارت بالا صفت big بزرگی خانه را توصیف می کند.

young man

یک مرد جوان

در این عبارت صفت young جوانی مرد را توصیف می کند.

Do you see that car?

Which one?

the blue one.

آیا اون ماشین رو می بینی؟

کدوم یکی؟

آبیه (ماشین آبی)

اینجا صفت blue رنگ ماشین را توصیف می کند.

موقعیت صفات در جمله

قبل از اسم

صفات بیش از هر موقعیت دیگری در این موقعیت ظاهر می شوند؛ آنها قبل از اسم هایی که توصیف می کنند بکار می روند.

مثال:

Jack is a tall man.

جک مرد بلند قدی است.

همانطور که می بینید صفت tall قبل از اسمی (man) که آن را توصیف می کند آمده است.

Jennifer bought an expensive car.

جنیفر یک ماشین گران قیمت خرید.

بعد از افعال ربطی (linking verbs)

رایج ترین افعال ربطی عبارتند از:

صفت ها هنگامی که بعد از افعال ربطی استفاده می شوند در واقع فاعل را توصیف می کنند.

چند مثال:

Marry is beautiful.

ماری زیباست.

همانطور که می بینید صفت beautiful بعد از فعل ربطی is آمده است که فاعل (یعنی ماری) را توصیف می کند.

The milk turned sour.

شیر ترش شد.

Stephan appears tired.

استفان خسته به نظر می رسد.

ترتیب صفات

گاهی اوقات ممکن است بخواهید از چند صفت قبل از یک اسم استفاده کنید، در این صورت ترتیب کلی قرار گرفتن صفات در جدول زیر نوشته شده است است:

Material

 

جنس (7)

Nationality

 

ملیت (6)

Color

 

رنگ (5)

Age

 

سن (4)

Shape

 

شکل (3)

Size

 

اندازه (2)

Opinion

 

عقیده (1)

به دو مثال زیر توجه کنید:

چند مثال برای هر کدام از این 7 دسته:

عقیده

اندازه

شکل

سن

رنگ

ملیت

جنس